آتش افروزان جنگ نرم از نظر قرآن2
طراحان جنگ نرم با سرمایه گذاری بر افکار و اندیشه ها، آسان تر و با شتاب بیشتر به اهداف و نتایج دست می یابند.
ج) تهدید به زندان
فرعون که نمونه بارز مستکبران تاریخ است، حضرت موسی(علیه السلام) را تهدید به زندان نموده (شعراء / 29) آن هم زندان در آن زمان که وضعیت بسیار هولناکی داشت. عادت فرعونیان طوری بود که هرگاه می خواستند کسی را زندانی کنند او را به درون چاهی عمیق می انداختند. از این رو او در تنهایی می ماند؛ نه چیزی می شنید و نه چیزی می دید. (حائری، 1377: 8 / 44)
6 . به کارگیری مکر و نیرنگ
زیربنای فعالیت های روانی دشمن، مکر و حیله است. از همان ابتدای آفرینش، شیطان با مکر و حیله به سراغ حضرت آدم و حوا(صلی الله علیه و اله) رفت و با نقشه ای از پیش تعیین شده در فریب آنها کوشید. جبهه باطل، نه در منطق و استدلال و نه در سایر میدان ها، حرفی برای گفتن ندارد؛ از این رو می کوشد با مکر و حیله به اهداف خود برسد و مخاطب را در یک فضای روانی مخالف با آنچه واقعیت دارد، سوق دهد و این فضای روانی بایستی به گونه ای ساخته و پرداخته شود تا مفاهیم و علائم انتقالی با کمترین مقاومت مورد پذیرش واقع شود. از نظر روان شناسی، فردی که در حال مبارزه با حریف یا دشمن است، همواره رفتارهای او را رصد می کند؛ زیرا احساسش آن است که هر لحظه از سوی دشمن در معرض خطر است. تمام هنر تاکتیک فریب، شکستن این هوشیاری روانی در برابر حریف است. بدیهی است این عمل از ظرافت و دقت خاصی برخوردار است و بستگی زیادی به تجربه و شناخت فریب دهنده از گروه هدف دارد. (متفکر، 1387: 153)
یکی از حیله های نمرود ـ مخالف حضرت ابراهیم(علیه السلام) ـ آن بود که دستور داد کاخی بلند بنا کنند تا بر بالای آن رود و با آسمانیان پیکار نماید. پس از بنای کاخ، خداوند تندبادی فرستاد و بخش فوقانی کاخ به دریا افکنده شد و بقیه کاخ نیز بر سر تبهکاران ویران گشت. (طبرسی، 1372: 6 / 55)
در این نوع از جنگ نرم، هدف دشمن فریب توده های ناآگاه است؛ زیرا افراد آگاه و بابصیرت می دانند که هرگز نمی توان با ساختن کاخ و رفتن به آسمان، با اهل آسمان جنگید و این عمل تنها یک فریب است ولی مردم عوام که اطلاع کافی از مسائل ندارند، به راحتی فریفته می شوند. اگر قرآن مکر و حیله در برابر نوح(علیه السلام) را با تعبیر «و مکروا مکراً کبّاراً» (نوح / 22) به کار می برد، حیله های دشمنان اسلام به قدری زیاد بود که قرآن از آنها به «مکر شبانه روزی» تعبیر می نماید. (سبا / 33)
الف) فریب با نفرین
قرآن در سوره انفال می فرماید:
وَ إ ذْ قَالُواْ اللَّهُمَّ إ ن کانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِکَ فَأ مْطِرْ عَلَیْنَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاءِ أ و ائْتِنَا بعَذَاب أ لِیم. (انفال / 32)
و چون گفتند: «خدایا! اگر این (قرآن به راستی) همان حق از جانب تو است، پس (در این حال) بر سرمان سنگ هایی از آسمان بباران یا ما را به عذابی دردناک گرفتار ساز.
در اینجا افراد لجوج در برابر هدایت گری پیامبر| و حقانیت قرآن و معارف آن برای عوام فریبی مردم نفرین می کنند، به زعم آنکه چنین نفرینی محقق نمی شود. و از خداوند عذابی را درخواست می کنند که شاید از نظر مردم بدترین نوع عذابی است که می تواند بدون مقدمه بر کسی نازل شود و این عذاب در صورت تحقق، مسلماً دلیل بر حقانیت طرف مقابل اوست؛ چنان که علامه طباطبایی دراین باره می نویسد:
اگر در میان همه اقسام عذاب الیم، فقط سنگ باران را ذکر کردند برای این بود که در این عذاب جسم و روح با هم معذب می شوند و شخص ذلیل می گردد. (طباطبایی، 1417: 9 /67)
آوردن جمله «أو ائْتِنَا بعَذَابٍ أ لِیم» مکر دیگری است؛ یعنی هر عذابی که می خواهی بگو تا بر ما نازل شود و ما آن قدر به حقانیت خود اطمینان داریم که هر نوع عذابی را بر خود طلب می کنیم و خواهید دید که هیچ عذابی بر ما نازل نخواهد شد.
ب) فریب با تحریف کلمات
علی رغم اینکه علمای یهود در کتاب آسمانی خود، با ویژگی های پیامبر اسلام| آشنا شده بودند، با مکر و حیله به تحریف آن پرداختند، چنان که قرآن کریم می فرماید:
وَ إ نَّ مِنْهُمْ لَفَر یقًا یَلْوُونَ أ لْسِنَتَهُم بالْکِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتَابِ وَ مَا هُوَ مِنَ الْکِتَابِ وَ یَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَ مَا هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَ یَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُون. (آل عمران / 78)
همانا برخی از اهل کتاب زبان خود را [به قرائت] کتاب تغییر و تبدیل می دهند تا آن را [که از پیش خود خوانده اند] از کتاب [خدا] محسوب دارید و هرگز آن از کتاب نخواهد بود و گویند: این [آیات] از جانب خدا نازل شده است؛ درصورتی که از جانب خدا نیست و به خدا دروغ می بندند با آنکه می دانند.
«یلْوُونَ» از ماده «لیّ» (بر وزن حیّ) به معنای پیچیدن و کج کردن است و در اینجا کنایه از تحریف سخنان الهی است. آنها به هنگام تلاوت تورات وقتی به صفات پیامبر اسلام| و بشارت به ظهور ایشان می رسیدند، چنان ماهرانه سخن را تغییر می دادند که شنونده گمان می کرد، آنچه را می شنود، متن آیات الهی است؛ بلکه به صراحت می گفتند: «هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ» درحالی که از سوی خدا نبود. (مکارم شیرازی، 1375: 2 / 630)
7. شبهه افکنی و ایجاد تردید
ایجاد تردید در قلوب مؤمنین و القاء شبهات اعتقادی یکی از روش های دشمنان در جنگ نرم است. آنچه مؤمن معتقد به حقیقت دین را به تلاش و مجاهدت در راه خدا وا می دارد، یقین به حقانیت راهی است که انتخاب نموده است؛ چنان که اگر انسان به درستی راهی که می رود و اندیشه ای که دارد، ایمان کامل داشته باشد، آن مسیر را با قدم های استوار طی می کند و از خطرها و موانع موجود بر سر راه نمی هراسد و تا پای جان برای رسیدن به هدف مقدس خود تلاش می کند؛ اما اندکی شک و تردید کافی است تا فرد را در این مسیر دچار تزلزل نماید.
الف) ایجاد تردید در نبوت
یکی از مهم ترین راه های ایجاد شک در نبوت، مقایسه پیامبر با دیگران در مسائل مادی و ظاهری است و هدف از این مقایسه، همان ایجاد شک در نبوت ایشان است. قرآن کریم می فرماید:
وَ قَالُوا لولا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُل مِّنَ الْقَرْیَتَیْن عَظِیم. (زخرف / 31)
و گفتند: چرا این قرآن بر مردمی بزرگ از دو شهر (مکه و طائف) نازل نشده است.
این افراد به جهت ایجاد شک و شبهه، خواستار معجزاتی از پیامبر بودند تا در صورت عدم امکان وقوع آنها، نبوت حضرت انکار شود. درحالی که اگر می خواستند ایمان بیاورند، بارها معجزاتی از حضرت صادر شده بود که برای تصدیق نبوت ایشان کافی بود. قرآن کریم دراین باره می فرماید:
وَ قَالُوا لَوْلا أ نز لَ عَلَیْهِ آیَاتٌ مِن ربّهِ قُلْ إ نَّمَا الْآیَاتُ عِندَ اللَّهِ وَ إ نَّمَا أ نَا نَذِیرٌ مُّبینٌ * أ وَ لَمْ یَکْفِهمْ أ نَّا أ نزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ یُتْلَى عَلَیْهـِمْ. (عنکبوت / 51 ـ 50)
و گفتند: چرا معجزاتی از جانب پروردگارش بر او نازل نشده است، بگو: «معجزات نزد خداست» من فقط بیم دهنده ای آشکارم؛ آیا اینان را کفایت نمی کند که این کتاب را بر تو فرو فرستادیم که بر آنها تلاوت می شود؟
هدف از ایراد این گونه سخنان، ایجاد تردید در دل هاست. چنان که بارها گفته اند ما به او ایمان نخواهیم آورد تا برای ما از زمین، چشمه ای جوشان پدید آورد یا کوه صفا را به طلا تبدیل کند. او نیز باید مثل موسی که دریا را شکافت و عصا را به اژدها تبدیل ساخت، معجزه ای آشکار و به دلخواه ما بیاور. (طبرسی، 1372: 8 / 451)
ب) ایجاد تردید در وحیانی بودن قرآن
عبارتی که دشمنان در مورد نزول قرآن به کار می برند، حاکی از این شبهه افکنی هاست آنجا که قرآن کریم از زبان مخالفان می فرماید:
أ اُلْقِیَ الذِّکْرُ عَلَیْهِ مِن بَیْنِنَا بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أ شِرٌ * سَیَعْلَمُونَ غَداً مَن الْکَذَّابُ الْأ شِرُ. (قمر / 26 ـ 25)
(ای عجب) آیا از بین ما تنها بر او وحی رسید؟ نه! او مرد دروغگوی بی باکی است. زود باشد که فردا بدانند که دروغگوی بی باک کیست؟
در تفسیر آیه شریفه آمده است تعبیر به «ألقی الذکر» به جای «اُنزل الذکر علیه» و یا نظیر آن، برای این بوده که بفهماند چگونه یک مرتبه و به عجله چنین شد؟ (آلوسی، 1415: 14 / 88) با انتخاب کلمه «القی» به جای انزال از وحیانی نبودن قرآن سخن می گویند؛ نکته قابل توجه آن است که در تردیدافکنی نباید به طور مستقیم و صریح موضوع را انکار کرد؛ بلکه باید عبارت را طوری انتخاب نمود تا مخاطب به طور مستقیم دچار تردید نشود. کلمه «القی» این بار معنایی را به دوش می کشد و واژه «کذاب» تردید مخاطب را بیشتر می کند.
آنچه نویسنده کتاب آیات شیطانی در صدد اثبات آن است، ایجاد تردید و در ادامه تکذیب کامل وحی بودن قرآن کریم است. این اقدام به قدری خطرناک و فاجعه آمیز است که امام خمینی فتوای قتل نویسنده آن را صادر نمود. نگرش ناسوتی به وحی نیز که در ادامه همین مبارزه با کتاب مقدس قرآن قرار دارد، به طور موزیانه و با روندی نرم و آهسته به انکار وحی بودن قرآن می پردازد. عبدالکریم سروش در تعیین ماهیت وحی می نویسد: «پیامبری، نوعی تجربه و کشف بود ... هر جا سخن از تجربه می رود، سخن از تکامل تجربه هم درست است. شاعر، شاعرتر می شود، و سخنران با سخنرانی، سخنران تر، و این امر در هر تجربه ای جاری است ... پیامبر| نیز که همه سرمایه اش شخصیتش بود، محل و موجد و قابل و فاعل تجارب دینی و وحیی بود و بسطی که در شخصیت او می افتاد، به بسط تجربه و (بر عکس) منتهی می شد و لذا وحی، تابع او بود؛ نه او تابع وحی ... کامل تر شدن دین، خلاصه و عصاره تجربه های فردی و جمعی اوست. در غیبت پیامبر هم باید تجربه های درونی و برونی پیامبر بسط یابند و بر غنا و فربهی دین بیفزایند ... اگر «حسبنا کتاب الله» درست نیست، حسبناً معراج الهی و تجربه النبی هم درست نیست». (سروش، 1378: 13)
در نقد این دیدگاه باید گفت که اساساً وحی قرآنی با تجربه دینی تفاوت هایی دارد.
1. تجربه دینی را می توان اساسی دانست که با علم حضوری درک می شود همانند محبت کودک به مادر خود؛ اما وحی نوعی القای معنا به پیامبر است که با وسائط الهی و توبه او و توسط جبرئیل حاصل می شود.
2. تجربه دینی پیامبر| مخصوص زمان وحی نبود و همواره در این حالات معنوی وحی الهی را دریافت نمی کردند. پس وحی تابع پیامبر نبود؛ بلکه وابسته به شرایط و نیاز مسلمین به دریافت راهنمایی از طرف خدا بوده است.
3. تجربه دینی، ایجاد و احساس می شود؛ درحالی که وحی نازل و دریافت می گردد و تعابیر قرآنی درباره وحی، این مطلب را تأیید می کند.
4. در وحی، خداوند با پیامبر سخن می گوید (بقره / 253) درحالی که در تجربه دینی، این ارتباط وجود ندارد.
5. وحی ویژگی خاصی دارد که حتی به امامان معصوم هم «وحی» نمی شود و خاص پیامبران الهی است؛ درحالی که در تجربه دینی هر کسی می تواند این احساس را داشته باشد.
6 . اگر محتوای تجارب دینی به لفظ درآید، مطالب آن غالباً مبهم و قابل ارائه در چند گزاره محدود است مانند اینکه «من خدا را دوست دارم» یا «من به او وابسته ام» و ... ولی «وحی قرآنی» هزاران گزاره روشن در موضوعات مختلف اجتماعی، فردی، سیاسی، عبادی، اخلاقی، دنیوی و اخروی است. (ساجدی، 1383: 440)
8 . مذهب علیه مذهب
هر انسانی دارای ارزش ها و شاکله ذهنی است که روح و جان او با آن ارزش ها خو گرفته است. اگر مطالبی که دیگران می گویند یا فعالیتی که انجام می دهند، تفاوت زیادی با شاکله ذهن فرد داشته باشد، ناخودآگاه آن را رد می کند؛ اما چنان که میان آنها قرابت و همانندی باشد، ذهن آن را می پذیرد و گاهی بدون تفکر درباره تفاوت مطلب ارائه شده با شاکله ذهن، آن را قبول می کند در این گونه موارد فرد دچار «خود فریبی» می شود و نمی تواند میان مطلب بیان شده و ارزش واقعی، تفاوت قائل شود. از این رو یکی از مسائل مهم در نبرد روانی، ارائه مطالب ضدّ مذهب در شکل و قالب دین و مذهب است. استفاده از عناوین و کلمات مذهبی مانند راه راست و رشد، سوگند به مقدسات دینی، ساختن مسجد و ادعای بندگی خدا از شیوه های مخالفان برای عرضه مقصود خود و ضربه زدن به دین است؛ چنان که فرعون خود را منادی راه رشد و سعادت می خواند و می گفت: «و مَا أ هْدِیکمُ إ لاَّ سَبیلَ الرَّشَاد؛ (غافر / 29) و شما را جز به راه راست، راهبر نیستم.» منافقان با سوگندهای دروغین و با به میان آوردن ارزش ها و مقدّس شمردن آنها، سپری برای خود ایجاد می کنند و در پناه آن، بزرگ ترین ضربه را به اسلام وارد می سازند. چنان که قرآن کریم می فرماید:
اتَّخَذُوا أ یْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبـِیل اللَّهِ فَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهینٌ. (مجادله / 16)
سوگندهای خود را [چون] سپری قرار داده بودند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند و [در نتیجه] برای آنان عذابی خفت آور است.
همچنین برای خالی کردن پشت جهادگران، حفظ عفت و پاک دامنی زنان را که از اصول مسلم اسلام است، وسیله ای برای فرار از جبهه قرار دادند و با کاهش نیروهای رزمنده و تضعیف روحیه رزمندگان و تقویت روحیه سپاه دشمن، خواهان پیروزی سپاه کفر بر اسلام بودند. چنان که قرآن کریم دراین باره می فرماید:
یَقُولُونَ إ نَّ بُیُوتَنَا عَوْرَةٌ وَ مَا هِىَ بعَوْرَة. (احزاب / 13)
می گفتند: خانه های ما بی حفاظ است و[لی خانه هایشان] بی حفاظ نبود.
9. تضعیف روحیه
مخالفان انبیا از راه های مختلف در تضعیف روحیه طرف داران حق تلاش می نمودند. انبیا همواره کوشیده اند تا روحیه نیروهای مؤمن را بالا برند. پیامبر اسلام| در جنگ احزاب جهت تقویت روحیه لشکر اسلام به ایراد سخن پرداختند؛ ولی منافقان برای تضعیف روحیه مؤمنان، پیامبر| را به فریب دادن نیروها متهم کردند. قرآن کریم می فرماید:
اِذْ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِینَ فی قُلُوبهِِم مَّرَضٌ ما وَعَدَ نَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ الاَّ غُرُوراً. (احزاب / 12)
و هنگامی که منافقان و کسانی که در دل هایشان بیماری است می گفتند: خدا و فرستاده اش جز فریب وعده ای به ما نداده است.
پیامبر| هنگام حفر خندق، وعده پیروزی می داد در این هنگام منافقان نگاهی به هم کردند و گفتند: «ما داریم برای خودمان خندق می کنیم و او به ما وعده قصرهای فارس و روم را می دهد.» (ابن کثیر، بی تا: 3 / 194) از دیگر نمونه های تضعیف روحیه، دادن آمار مأیوس کننده از دشمنان دین است. قرآن کریم ضمن اشاره به این نکته راه خنثی نمودن آن را نشان داده است: «کسانی که [برخی از] مردم به ایشان گفتند: مردمان برای جنگ با شما گرد آمده اند؛ پس از آنان بترسید و[لی این سخن] بر ایمانشان افزود و گفتند: خدا ما را بس است و نیکو حمایتگری است». (آل عمران / 173)
راهکارهای مقابله با جنگ نرم
کنترل منابع قدرت نرم دشوار است؛ اما تاثیر آن تا حدود بسیار زیادی بستگی به پذیرش مخاطبان دارد. به همین دلیل توجه و ارتقاء قدرت نرم موجود در جامعه اسلامی، عمده راهکاری است که تلاش دشمنان را خنثی خواهد نمود. در برابر جنگ نرم دشمنان، دو راه وجود دارد: تسلیم یا مقابله.
اسلام راه اول را نمی پذیرد و کوچک ترین تسامح در امر دین که موجب تضعیف یا نابودی آن شود را مردود می شمارد؛ زیرا تسلیم از موضع ضعف صورت می گیرد و اسلام و مسلمین ـ چنان که تابع شرع مقدس باشند ـ در موضع قدرت قرار دارند. «وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا و أنتُمُ الأعلَونَ إن کُنتُم مؤمِنینَ (آل عمران / 139)؛ سستی نکنید و غمگین نشوید که شما برترید، اگر مؤمنید».
نه تنها توان مقابله در مؤمنین وجود دارد؛ بلکه اسلام به قدری قدرتمند است که اگر مسلمین نسبت به آن آگاهی داشته باشند و در عمل به آن ملتزم باشند، قادر خواهند بود اسلام را در سراسر جهان مستقر سازند؛ همان گونه که با ظهور حضرت ولی عصر# این اتّفاق خواهد افتاد؛ کتاب خدا و آثار دین زنده خواهد شد، بناهای شرک و نفاق ویران، شاخه های گمراهی و اختلاف بریده، اولیاء الهی عزیز و دشمنان ذلیل خواهند شد.
1. توجه به تعالیم دین و رهبران آسمانی
در قرآن، علوم گذشته و اخبار آینده آمده است، دوای دردها و نظم امور در قرآن است. (نهج البلاغه: خطبه 158) قرآن قدرتی است که یاورانش شکست ندارند و حقی است که مددکارانش خوار نمی شوند. (همان: خطبه 198) قرآن کریم ضمن بیان مشکلات فردی، اجتماعی، سیاسی و ... همواره راه حل مناسب معضل را به نیکوترین شکل بیان نموده است؛ اگر از تحقیر و استهزا، تضعیف رهبری، شایعه پراکنی، تفرقه افکنی و ... سخن می گوید، با بیان های گوناگون و شیوا، راه های مقابله با آنها را نیز مطرح می سازد؛ به گونه ای که مسلمین را از هر منبع اطلاعاتی دیگر غنی می گرداند. سخنان و رفتار پیامبر| و اهل بیت(علیهم السلام) نیز مبین قرآن کریم می باشد. ولایت فقیه ادامه ولایت پیامبر| و ائمه اطهار(علیهم السلام) در عصر غیبت است. بدون شک رهبری فقیه، قدرت عظیمی به مسلمانان می دهد. مقصود از ولایت و سرپرستی فقیه، ولایت هر عالم یا مجتهدی نیست؛ بلکه شرایط خاصی دارد. «فقیه» در بحث ولایت فقیه کسی است که دارای سه ویژگی مهم باشد: 1. صدر و ساقه اسلام را به طور عمیق و با استدلال و استنباط بشناسد؛ 2. همه حدود و ضوابط الهی را رعایت نماید؛ 3. استعداد و توانایی مدیریت کشور و لوازم این امر را داشته باشد. (جوادی آملی، 1387: 136)
به عنوان نمونه قرآن، راه شناخت شایعات را برگرداندن آنها به رسول و اولی الامر می داند و تبعیت کورکورانه و پخش شایعاتی که نظر رسول و اولی الامر در آن استنباط نشده است را تبعیت شیطانی می شمارد. (نساء / 83)
2. بصیرت
اهمیت بصیرت بدان پایه است که خداوند خطاب به پیامبر| در دوران دشوار مکه می فرماید: «قُلْ هَذِهِ سَبیلى أ دْعُواْ إ لىَ اللَّهِ عَلَى بَصِیرَةٍ أ نَا وَ مَن اتَّبَعَنى؛ (یوسف / 108) بگو: این است راه من، که من و هر کس مرا پیروی کرد، با بصیرت به سوی خدا دعوت می کنیم.» حتی خود پیامبر| با بصیرت حرکت می کند و یاران ایشان هم با بصیرت به دفاع از پیامبر| و تبلیغ دین می پرداختند. امیرمؤمنان(علیه السلام) در جنگ صفین مقابل کفّار قرار نداشت. نیروهای جبهه مقابل نماز می خواندند و ظواهر اسلام را رعایت می کردند. حقیقت بسیار مظلوم واقع شده بود؛ زیرا ظواهر شرعی جبهه کفر، مردم را متحیر کرده بود و عده ای در جبهه حق در تردید بودند که آیا می توان به روی برادران دینی خود در سپاه معاویه شمشیر کشید؟ هم علی(علیه السلام) و هم معاویه صحابه پیامبر| بودند. هر دو نماز می خواندند و هر دو ادّعای دفاع از اسلام را داشتند. (اتابکی، 1375: 440) و این بصیرت بود که نجات بخش یاوران علی(علیه السلام) گردید.
3. توجه به کارکرد خانواده
در جنگ نرم بیشترین استفاده از عواطف و احساسات برای نفوذ در افکار و اندیشه ها جهت تغییر باورها صورت می گیرد و ارکان اساسی و مسلم اعتقادهای دینی جامعه، به آرامی از سوی دشمنان مورد هجوم واقع می گردد تا به تدریج به تغییر اساسی در باورها و اعتقادها بینجامد؛ از این رو نقش خانواده به عنوان یکی از مراکز قدرت نرم بسیار مهم و اساسی است. وقتی مؤثرترین کانون مهر و محبت و سلامت جسمی و روحی جامعه؛ یعنی خانواده بتواند با بهره گیری از دستورهای قرآن کریم، فرزندانی مؤمن و سالم تحویل جامعه دهد، بی تردید آن جامعه در برابر هر تهاجمی اعم از جنگ سرد و جنگ نرم بیمه خواهد شد. قرآن کریم تاکید می کند که همگان باید مراقب خود و اعضای خانواده خود باشند و آنان را از هر آنچه موجب هلاکشان می گردد حفظ و حراست نمایند؛ آنجا که می فرماید:
یَا أ یُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أ نفُسَکُمْ وَ أ هْلِیکُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ عَلَیْهَا مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدَادٌ لا یَعْصُونَ اللَّهَ مَا أ مَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ. (تحریم / 6)
ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خویشانتان را از آتشی که هیمه آن مردم و سنگ هاست نگه دارید، آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شد که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمی کنند و آنچه را فرمان داده شده اند (به طور کامل) اجرا می نمایند.
در این میان نقش مادر به عنوان کانون مهرورزی از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
4. تقویت روحیه و افزایش نشاط
شرایط روحی آن قدر مهم است که عامل ایجاد برخی بیماری ها یا باعث بهبود بعضی از امراض می گردد. امروزه این روش در کنار تجویز دارو مورد استفاده قرار می گیرد. قرآن کریم به امت اسلامی روحیه می دهد و تاکید می کند که با ایمان قوی بیست نفر صابر بر دویست نفر و صد نفر بر هزار نفر غلبه می کند. (انفال / 65) قرآن کریم، مؤمنان را از سستی، حزن و اندوه که عامل تضعیف روحیه است برحذر می دارد و می فرماید:
وَ لاَ تَهـِنُوا وَ لاَ تَحْزَ نُوا وَ أ نتُمُ الأَعْلَوْنَ إن کُنتُم مُؤْمِنـِینَ. (آل عمران / 139)
اگر ایمان دارید هرگز (در کار دین) سستی نکنید و اندوهناک نباشید درحالی که شما برترید.
5. صبر و تقوی
از موارد قدرت نرم برای مقابله با جنگ نرم دشمن، صبر و تقوی است. صبر باعث می شود، در فضای غبارآلود فتنه، توان و فرصت تفکر و اتخاذ تصمیم حکیمانه به وجود آید و فرصت قانع ساختن افراد ناآگاه توسط اندیشمندان فراهم شود؛ زیرا در شرایط التهاب و اضطراب، امکان ارزیابی درست از اوضاع و تبیین مسائل وجود ندارد. (شریفی، 1388: 160) تصمیم گیری و عمل عجولانه و تسلیم در برابر دشمن، همان هدفی است که دشمن به دنبال آن است. آیه 186 آل عمران بهترین و استوارترین راه در امان ماندن از فتنه ها و مقابله با توطئه های دشمن را رعایت صبر و تقوی می داند و می فرماید:
وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أ وتُواْ الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذِینَ أ شْرَکُواْ أ ذًى کَثِیراً وَ إ ن تَصْبرُواْ وَ تَتَّقُواْ فَإنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْم الأُمُور .
قطعاً در مال ها و جان هایتان آزموده خواهید شد و از اهل کتاب و مشرکان آزار بسیاری خواهید شنید [ولی] اگر صبر کنید و پرهیزگاری نمایید و این حاکی از عزم [استوار] شما در کارهاست.
رعایت تقوی؛ یعنی در فضای فتنه، تمام تصمیم ها براساس خداترسی باشد و از چارچوب قوانین الهی خارج نشود. با مسخره کنندگان دین و مؤمنین همراه نشود، از رهبری دینی حمایت کند، به شایعات دامن نزند، از جاده عفت خارج نشود، به سخنان گمراه کننده دشمن گوش فرا ندهد و بدون تحقیق به افراد تهمت نزند. برای رعایت تقوی، «صبر» لازم است؛ زیرا صبر بر گناه موجب تقوای الهی می شود. اگر انسان نتواند در برابر طعنه های دیگران صبر کند، هرگز نخواهد توانست تقوی را رعایت نماید. اگر انسان نتواند در برابر هوای نفس خود مقاومت کند، از جاده بندگی خدا خارج خواهد شد. از این رو، صبر و تقوی دو عامل قدرت بخش در برابر هجوم دشمن است که بنا به فرمایش امام علی(علیه السلام) «کسی که تقوا پیشه کند، خداوند راه خروج از فتنه ها و چراغ هدایتی در ظلمت ها را در اختیار او قرار می دهد». (نهج البلاغه: خطبه 183)
6 . تقویت دانش دشمن شناسی
دشمن ستیزی از مؤلفه های اصلی قدرت نرم است. قرآن کریم همواره به این نکته مهم تاکید می ورزد. چنان که در سوره فتح می فرماید: «محَُّمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أ شِدَّاءُ عَلىَ الْکُفَّار رُحَمَاءُ بَیْنهَُمْ؛ (فتح / 29) محمد فرستاده خداست و یاران (و همراهانش) بر کافران بسیار سرسخت و با یکدیگر بسیار مهربانند.» زیر بنای دشمن ستیزی، تقویت دانش دشمن شناسی است. هر انسانی برای خوب زیستن، نیازمند دو نوع آگاهی است؛ آگاهی از خوبی ها و آگاهی از بدی ها. اگر کسی بخواهد در مسیر حق استوار بماند، نیازمند شناخت راه باطل و باطل گرایان است. (شریفی، 1389: 208) خدای متعال با تقویت دانش دشمن شناسی، راه حق را نشان می دهد:
فَقُلْنَا یَا آدَمُ إ نَّ هَذَا عَدُوٌّ لَکَ وَ لِزَوْجـِکَ فَلا یُخْر جَنَّکُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ. (طه / 117)
پس گفتیم: اى آدم، همانا این (ابلیس) دشمن تو و همسر توست، پس مبادا شما را از این بهشت بیرون کند پس در رنج و زحمت (اداره زندگى) افتى.
7. احیای امر به معروف و نهی از منکر
یکی از اهداف مهم دشمن در جنگ نرم، ایجاد روحیه بی تفاوتی و تساهل در جامعه است که پیامدهایی چون گسترش فساد، حاکمیت مفسدان، نابودی عفت و حیا و دینداری به دنبال دارد. از راهکارهای اساسی مقابله با این توطئه دشمنان و تقویت روحیه نظارت همگانی و امر به معروف و نهی از منکر می باشد. (عیسی زاده، 1392: 60) بی جهت نیست که معیار برتری این امت بر دیگر امت ها، امر به معروف و نهی از منکر نمودن آنهاست. (آل عمران / 110) چنان که امیرمؤمنان علی(علیه السلام) فرمود:
امربه معروف و نهی ازمنکر را ترک نکنید که اشرار بر شما مسلط می شوند و بعد از آن هرچه دعا کنید مستجاب نمی شود. (نهج البلاغه: نامه 47)
8 . توجه به عوامل وحدت بخش
از دیگر راهکارهای مقابله با جنگ نرم، توجه به اتحاد و همبستگی و پرهیز از هرگونه اختلاف و تفرقه در میان امت اسلام است. قرآن کریم می فرماید: «وَ لا تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَ تَذْهَبَ ر یحُکم؛ (انفال / 46) و با هم نزاع و ستیزه مکنید که سست مى گردید و تسلط و حکومتتان از میان مى رود.» مهم ترین عوامل موثر در ایجاد وحدت اسلامی عبارتند از:
یک. پرهیز از تکفیر صاحبان فرقه های اسلامی: قرآن کریم مؤمنان را از برخورد نامناسب با کسانی که اظهار ایمان می کنند، باز می دارد و می فرماید:
یَا أ یُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إذَا ضَرَبْتُمْ فِی سَبـِیل اللّهِ فَتَبَیَّنُواْ وَ لاَ تَقُولُواْ لِمَنْ أ لْقَى إلَیْکُمُ السَّلاَمَ لَسْتَ مُؤْمِناً. (نساء / 94)
اى کسانى که ایمان آورده اید، هنگامى که در راه خدا (براى جهاد) سفر کردید خوب بررسى و تفحّص نمایید و نسبت به کسى که به شما سلام دهد و اظهار اسلام کند مگویید مؤمن نیستى.
دو. توجه به حقوق اجتماعی دیگران: از آنجا که ریشه برخی از منازعات اجتماعی و سیاسی احساس تبعیض و بی عدالتی می باشد، لازم است حقوق قانونی همه مردم، محترم شمرده شود. قرآن کریم زمینه جهاد و دفاع را به عنوان پیشگیری از انهدام صومعه ها، کلیساها، کنیسه ها و مساجد ذکر می کند و مدلول التزامی این سخن، احترام به مذاهب و آزادی انسان در مقام عبودیت و پرستش خداوند است. (فضل الله، 1419: 16 / 84)
سه. اطاعت از رهبری: یکی از عوامل بسیار مهم که در وحدت بخشی امت اسلامی نقش اساسی دارد، اطاعت از انبیای الهی و رهبران و حاکمان دینی است. این امر مورد تأکید قرآن کریم است؛ آنجا که می فرماید:
یَا أ یُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أ طِیعُواْ اللَّهَ وَ أ طِیعُواْ الرَّسُولَ وَ أ وْلِى الْأ مْر مِنکمُ فَإ ن تَنَازَعْتُمْ فى شَىءٍ فَرُدُّوهُ إ لَى اللَّهِ وَ الرَّسُول إ ن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ باللَّهِ وَ الْیَوْم الآخِر ذَلِکَ خَیْرٌ وَ أ حْسَنُ تَأ و یلا. (نساء / 59)
9. امید به آینده
ادامه هر راهی با امید میسر است. قرآن کریم همواره امت اسلامی را به امیدواری به وعده های الهی فرا می خواند تا جایی که وعده قطعی بر پیروزی و غلبه اسلام می دهد و می فرماید:
هُوَ الَّذِى أ رْسَلَ رَسُولَهُ بالْهُدَى وَ دِین الْحَقّ لِیُظْهرَهُ عَلَى الدِّین کُلِّهِ وَ لَوْ کَر هَ الْمُشْر کُون. (توبه / 33)
اوست کسی که رسول خود را به هدایت فرستاد تا بر همه ادیان عالم برتری دهد. هر چند مشرکان کراهت داشته باشند.
10. تقویت بعد نظامی
از ویژگی های قدرت نرم، وابستگی آن به قدرت سخت است. اگر نسبت به ارتقاء سطح قدرت سخت بی توجهی شود، حفظ هویت دشوار خواهد بود. قرآن کریم می فرماید:
و أ عِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رَبَاطِ الْخَیْل تُرْهِبُونَ بهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّ کُمْ. (انفال / 61)
در مقام مبارزه تا آن حد که بتوانید نیرو فراهم کنید. (از تسلیحات و) اسبان سواری، تا با آن دشمن خدا و دشمن خود را بترسانید.
نتیجه
قرآن برای هدایت انسان فرستاده شده است و هیچ تر و خشکی نیست مگر اینکه در قرآن کریم آمده است. جنگ نرم دشمن را باید جدی گرفت؛ همچنان که قرآن کریم آن را مهم دانسته و به جزئیات آن پرداخته است. باید با اتکاء به منابع قدرت نرم، فراتر از ایستادگی در برابر دشمن، اسلام را در سراسر دنیا گسترش داد. به جای منفعل شدن و بر طبل سازش کوبیدن، باید نقش خود را به صورت فعال ایفا نمود. سرتاسر جهان اسلام باید تحت هدایت رهبری واحد قرار گیرد تا هم وحدت اسلامی تحقق یابد و هم از تحلیل قدرت عظیم مسلمین به واسطه انحراف و ضعف ایمان برخی سران و رهبران جلوگیری شود.
منابع و مآخذ
قرآن کریم.
نهج البلاغه، 1379، گردآوری سید رضی، ترجمه محمّد دشتی، قم، شاکر.
آلوسی، شهاب الدین سید محمود، 1415 ق، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، بیروت، دار الکتب العلمیة.
ابن کثیر، ابوالفداء اسماعیل، بی تا، السیرة النبویة، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
ابن منظور، محمد بن مکرم، 1414 ق، لسان العرب، بیروت، دار صادر.
اسکندری، حمید، 1389، پدافند غیر عامل، تهران، معاونت تربیت و آموزش بسیج.
برزونی، عبدالله، 1387، قدرت نرم سرمایه اجتماعی بسیج، تهران، پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج.
جوادی آملی، عبدالله، 1387، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، قم، اسراء.
حائری، میر سید علی، 1377، مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، تهران، دار الکتب الاسلامیة.
ساجدی، ابوالفضل، 1383، زبان دین و قرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
سروش، عبدالکریم، 1378، بسط تجربه نبوی، تهران، مؤسسة فرهنگی صراط.
سیوطی، جلال الدین و جلال الدین محلی، 1416، تفسیر جلالین، بیروت، مؤسسة النور.
شریفی، احمدحسین، 1388، موج فتنه، تهران، کانون اندیشه جوان.
ـــــــــــــــ ، 1389، جنگ نرم، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
طباطبایی، سید محمدحسین، 1417 ق، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
طبرسی، فضل بن حسن، 1377، جوامع الجامع، تهران، دانشگاه تهران.
طوسی، محمد بن حسن، بی تا، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
عیسی زاده، عیسی، 1392، قرآن و راه های مقابله با جنگ نرم، قم، زمزم هدایت.
فضل الله، سید محمدحسین، 1419ق، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دار الملا.
فیض کاشانی، ملامحسن، 1415 ق، تفسیر صافی، تهران، صدر.
متفکر، حسین، 1387، جنگ روانی، قم، زمزم هدایت.
مراغی، احمد مصطفی، بی تا، تفسیر المراغی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، 1374، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة.
منقری، نصر بن مزاحم، 1386، وقعة صفین، ترجمه ترجمه پرویز اتابکی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی.
صمد عبداللهی عابد: دانشیار دانشگاه تربیت معلم آذربایجان.
فاطمه وجدی: کارشناس ارشد دانشگاه تربیت معلم آذربایجان.
فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات تفسیری 15
منبع: فارس
N904/U0/S6,/C3/T3