آثار فردی و اجتماعی حضور در مسجد
مسجد؛ در روایات اسلامی و همچنین در میان مسلمانان، دارای جایگاهی رفیع است. نوع نگاه به مسجد میتواند از زوایای مختلفی باشد که طبیعتاً هر نگاه، اثر خاص به خود را دارد. در این مختصر به رویکرد حضور در مسجد به همراه آثار آن بیان میشود.
1. مسجد؛ خانه خدا و محلی برای عبادت
مسجد به عنوان مکانی مقدس بر روی زمین که دارای جایگاه ویژهای بوده و در حدیث قدسی آمده که خداوند مساجد را خانههای خود در روی زمین دانسته است: «مساجد زمین، خانههاى من است، که براى آسمانیان میدرخشد، چنانکه ستارگان براى اهل زمین میدرخشد، خوش به حال آنکس که مساجد خانه او است [و همیشه در مسجد است]».[1] بنابر این، عبادت در مسجد نیز از عبادت در هر مکان دیگری برتر خواهد بود. با این نگاه، مسجد میتواند آثار فردی و اجتماعی بالایی داشته باشد که در ذیل به آنها میپردازیم:
الف. اثرات فردی
بر اساس روایات، خداوند در مسجد، میزبان انسان است: «خوشا به حال بندهاى که در خانه خود وضو میسازد و در خانه من مرا زیارت مینماید، بدان که بر زیارتشونده است که زائر خود را گرامى دارد. آنان که در تاریکى به مساجد روى میآورند در قیامت به آنان نور بسیار داده خواهد شد»[2] و همانگونه که اکرام و احترام به میهمان طبیعی است، میتوان انتظار داشت که خداوند نیز امتیازاتی را برای میهمانان خود در نظر بگیرد. در روایات امتیازاتی را برای شخصی که در مسجد حاضر باشد، در نظر گرفته شده است؛ پیامبر(ص) فرمود:
«زمانی که مؤمن با پای راست وارد مسجد میشود، ملائکه ندا میدهند که خداوند تو را بخشید و زمانی که از مسجد خارج میشود، در حالیکه پای چپ خود را بیرون میگذارد؛ ملائکه میگویند خداوند تو را حفظ خواهد کرد و نیازهایت برآورده خواهد شد و بهشت را برای تو قرار خواهد داد».[3]
«کسی که وارد مسجد شده، از آنجا خارج نمیشود، مگر اینکه یکی از این سه امتیاز را به دست میآورد: 1. دعایی که خداوند به وسیله آن دعا او را وارد بهشت میکند. 2. دعایی که به وسیله آن بلای دنیا از او دور میشود 3. برادری دینی که او را در رسیدن به خداوند کمک میکند».[4] این روایت با شمردن خصائص دیگری از امام علی(ع) نیز نقل شده است: «هر کس پیوسته یا در زمان هر نماز به طرف مساجد روان باشد یکى از این هشت چیز را بهره خواهد برد: برادرى که در راه خدا مورد استفاده او باشد، دانشى که از زبدههاى علم باشد، نشانه محکمى که در راه حقّ او را استوار سازد، رحمتى از طرف حقّ که در انتظار او بوده، کلمه و سخنى که او را از بدى باز دارد، شنیدن جملهاى که او را به راه خیر و نجات راهنمایى کند، گناهى را از ترس خدا ترک نماید، و یا آنکه از سر شرم و حیا گناهى را ترک کند. [این فوائد همه در رفتن به مسجد است]».[5]
امام صادق(ع) فرمود: «نشستن مؤمن در مسجد مانند جهاد کردنش مىباشد».[6]
علاوه بر این، شخص مؤمن میتواند از حضور در مسجد که خداوند آنرا به خود نسبت داده است لذّت معنوی ببرد و طبیعی است که این نوع نگاه چه آثار مثبتی را بر روان انسان خواهد گذاشت، امام علی(ع) میفرماید: «نشستن در مسجد برای من بهتر از نشستن در بهشت است؛ زیرا در بهشت نفس من راضی خواهد بود و در مسجد، رضایت پروردگار من خواهد بود».[7]
ب. اثرات اجتماعی
اثرات فردی حضور در مسجد خود میتواند، تاثیرات اجتماعی مهمی را به وجود آورد و وقتی فرد، بهرههایی را از مسجد به دست آورد، طبیعی است که میتواند در اجتماع مؤثر و کارآمد باشد. علاوه بر این انجام انواع عبادتهای جمعی در مسجد میتواند، وحدت و اتحاد بسیاری را برای مسلمانان به وجود آورد؛ یکی از علتهای تأکید بسیار اسلام بر جماعت، همین مورد بوده که بتواند اتحاد و یکدلی را برای مسلمانان پدید آورد.
2. مسجد؛ پایگاهی برای فعالیتهای اجتماعی
مسجد از همان ابتدای قدرت گرفتن اسلام، دارای حساسیت و ارزش بسیار بالایی بوده است و به همین جهت بر سر انتخاب محلی برای ساخت مسجد، دقت و حساسیت بجایی صرف شد. اما بعد از ساخت مسجد، آنجا تبدیل به منطقهای کلیدی برای امور روزانه گردید؛ مسجد محلی برای شور کردن و اتخاذ تصمیمات مهم و کلیدی بود. مسجد محلی برای انجام خطبههای مهم سیاسی بود و اگر نیاز به گفتوگوی پیامبر با دیگر افراد بود، این گفتوگو در مسجد انجام میشد.
مسجد همچنین محلی برای انجام مسائل دینی بود و در سالهای بعد از پیامبر که بحثهای دینی رونق دو چندان گرفته بودند، مسجد محل اصلی اجتماع دانشمندان و انجام بحثهای مختلف و مناظرات مهم، بوده است.
طبیعی است که این نگاه به مسجد میتواند بار معنویت و تقید به امور مذهبی را در انسان زنده نگه دارد و برای انجام اموری از این دست، انسانها، خدا را بیشتر در نظر داشته باشد.
در خاتمه تذکر این نکته ضروری است که امروزه و با شکلگیری رفاه در امور مختلف زندگی، در حق مسجد از آن نقشی که باید داشته باشد و سزاوار آن است، اجحاف شده و حتی برای انجام عبادات روزمره نیز به اندازه کافی بدان توجه نمیشود، که این امر لزوم توجه و دقت مؤمنان را میطلبد و باید توجه داشت؛ همانگونه که برآوردن حق مسجد اثرات مثبتی بر انسان خواهد داشت، ادا نکردن حق مسجد نیز میتواند تاثیرات منفی بر انسان بگذارد. جابر میگوید: شنیدم رسول خدا میفرمود: «روز قیامت سه چیز به عرصه محشر مىآیند و شکایت مىکنند؛ قرآن، مسجد و خاندان پیامبر؛ قرآن عرض حالش این است که پروردگارا مرا بسوزاندند و پاره پاره کردند. مسجد میگوید پروردگارا! مرا تعطیل کردند و حقم را ضایع ساختند. عترت پیامبر میگویند: پروردگارا! ما را کشتند و راندند و آواره کردند. این هنگام من به دو زانو مىنشینم تا داد این سه را از دشمنانشان بستانم. خداى جل جلاله مرا میفرماید: که به دادستانى این سه من خود سزاوارترم».[8]
[1]. «إِنَّ بُیُوتِی فِی الْأَرْضِ الْمَسَاجِدُ تُضِیءُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ کَمَا تُضِیءُ النُّجُومُ لِأَهْلِ الْأَرْضِ أَلَا طُوبَى لِمَنْ کَانَتِ الْمَسَاجِدُ بُیُوتَهُ»؛ برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، ص 47، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق؛ طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 297، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، 1412ق.
[2]. «أَلَا طُوبَى لِعَبْدٍ تَوَضَّأَ فِی بَیْتِهِ ثُمَّ زَارَنِی فِی بَیْتِی أَلَا إِنَّ عَلَى الْمَزُورِ کَرَامَةَ الزَّائِرِ أَلَا بَشِّرِ الْمَشَّاءِینَ فِی الظُّلُمَاتِ إِلَى الْمَسَاجِدِ بِالنُّورِ السَّاطِعِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ»؛ المحاسن، ص 47؛ مکارم الاخلاق، ص 297.
[3]. «إِذَا دَخَلَ الْمُؤْمِنُ فِی الْمَسْجِدِ فَیَضَعُ رِجْلَهُ الْیُمْنَى قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ وَ إِذَا خَرَجَ فَوَضَعَ رِجْلَهُ الْیُسْرَى قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ حَفِظَکَ اللَّهُ وَ قَضَى لَکَ الْحَوَائِجَ وَ جَعَلَ مُکَافَاتَکَ الْجَنَّة»؛ شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص 69، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بیتا؛ محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 3، ص 393، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق.
[4]. «إِنَّهُ لَا یَرْجِعُ صَاحِبُ الْمَسْجِدِ بِأَقَلَّ مِنْ إِحْدَى ثَلَاثٍ: إِمَّا دُعَاءٍ یَدْعُو بِهِ یُدْخِلُهُ اللَّهُ بِهِ الْجَنَّةَ، وَ إِمَّا دُعَاءٍ یَدْعُو بِهِ لِیَصْرِفَ اللَّهُ بِهِ عَنْهُ بَلَاءَ الدُّنْیَا، وَ إِمَّا أَخٍ یَسْتَفِیدُهُ فِی اللَّهِ»؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص 47، قم، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق؛ طبری آملی، عماد الدین محمد، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج 2، ص 72، نجف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، 1383ق.
[5]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 237، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق؛ کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح(جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)، ص 13، قم، دار الرضی(زاهدی)، چاپ دوم، 1405ق.
[6]. «جُلُوسُ الْمُؤْمِنِ فِی الْمَسْجِدِ رِبَاطُه»؛ طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص 204، نجف اشرف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، 1385ق؛ بحرانى اصفهانى، عبد الله بن نور الله، عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال(مستدرک سیدة النساء إلى الإمام الجواد)، محقق، مصحح، موحد ابطحى اصفهانى، محمد باقر، ج 20، ص 765، قم، مؤسسة الإمام المهدى(عجّل الله تعالى فرجه الشریف)، چاپ اول، 1413ق.
[7]. «الْجَلْسَةُ فِی الْمَسْجِدِ خَیْرٌ لِی مِنَ الْجَلْسَةِ فِی الْجَنَّةِ فَإِنَّ الْجَنَّةَ فِیهَا رِضَا نَفْسِی وَ الْجَامِعَ فِیهِ رِضَا رَبِّی»؛ دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب إلی الصواب، ج 2، ص 218، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، 1412ق.
[8]. «رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ یَجِیءُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ثَلَاثَةٌ یَشْکُونَ الْمُصْحَفُ وَ الْمَسْجِدُ وَ الْعِتْرَةُ یَقُولُ الْمُصْحَفُ یَا رَبِّ حَرَّفُونِی وَ مَزَّقُونِی وَ یَقُولُ الْمَسْجِدُ یَا رَبِّ عَطَّلُونِی وَ ضَیَّعُونِی وَ یَقُولُ الْعِتْرَةُ یَا رَبِّ قَتَلُونَا وَ طَرَدُونَا وَ شَرَّدُونَا فَأَجْثُو لِلرُّکْبَتَیْنِ لِلْخُصُومَةِ فَیَقُولُ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ لِی أَنَا أَوْلَى بِذَلِکَ»؛ شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 175، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
منبع: اسلام کوئست
N1852/U0/S6,/C2/T3