ظهور جلال معماری ایرانی در مساجد
به دوران ما تنها در ایران که قسمتی از قلمرو اسلام بوده، بناهای مجللی کشف شده که سابقا احتمال وجود آن نمی رفت. بسیاری از مساجد زیبای ایرانی نماد ظهور جلال معماری ایرانی محسوب می شدند و امروز نیز یادگار آن دوران محسوب می شوند.
به دوران ما تنها در ایران، که قسمتی از قلمرو اسلام بوده، بناهای مجللی کشف شده که سابقا احتمال وجود آن نمی رفت و کشف آثار آن در زمینه رفع ابهام از گذشته ناشناس، حادثه مهمی به شمار می رود ولی این قضیه خیلی دیرتر از آنچه باید انجام گرفت زیرا پیش از این بسیاری از شاهکارهای معماری ایران به دست زمانه نابود شده و اثری از آن به جا نمانده است.
همین قدر کافی است یادآوری کنیم که مقدسی درباره ایران از مسجدهایی یاد می کند که در شکوه از مسجد مدینه و دمشق کم نبوده اند، به گفته او مسجد نیشابور با ستون های مرمر و صفحات طلا و دیوارهایی که نقوش فرو رفته داشت، از عجایب روزگار بود و در همه خراسان و سیستان مانند مسجد هرات نبوده است. از مطالعه گچ بری ها و ستون ها و سرستون ها که از محراب مسجد ویرانه نائین به جاست و نیز دو مناره زیبای دامغان تصور مبهمی از زیبایی و جلال معماری ایران در قرن نهم و دهم میلادی می توان داشت.
از مسجد جمعه اردستان ایران(1055م) هنوز یک محراب با یک در زیبا به جاست و مایه هایی که بعدها در طاق های گوتیک ضربی و بازوهای به هم پیوسته و طاق نماهای متداخل و گنبد ترک دار نمودار گشت، در آنجا کشف شده است. مصالح این مسجدها و بیشتر قصرها و مسجدهای ایران، چون همه بناهای قدیمی سومر و بین النهرین آجر بوده است. زیرا سنگ در آنجا کم و پرخرج بوده است و به عکس گل و آتش فراوان.
هنرمند ایرانی از ردیف های آجر، به وسیله سایه روشن، طرح های تازه و ایجاد حالات مختلف، تزئیناتی به وجود آورده که در این مصالح ناچیز سابقه نداشته است. سفال گر ایرانی برای سردر مسجد و منبر و محراب و معرق های چند رنگ و کاشی های براق به کار می برد. در قرن یازدهم تزئین روکار با کاشی منقش براق معمول شد، بدین سان در قلمرو اسلام همه هنرها در خدمت مسجد به کار رفت و از این راه جلال و سرفرازی یافت.
مجسمه ساز که از بیم تجدید بت پرستی از تراشیدن مجسمه ممنوع بود، کوشش خود را در راه ایجاد نقوش برجسته به کار انداخت و از تراش سنگ و گچ بری اشکال فراوان به وجود آورد. نمونه زیبایی از این گونه تزئین در قصر زمستانی ولید دوم که به سال 125ه.ق/743م در صحرای شام در مشرق ناحیه شرق اردن بنیاد کرد و ناتمام ماند به جا مانده است.
دیوار قصر ازاره ی فوق العاده زیبایی از سنگ تراشیده داشت که نقش آن سه گوشه ها و گل های سرخ داشت و حاشیه ای از گل و میوه و طیور و حیوان و نقوض عربی داشت. این شاهکار زیبا به سال 1904 به برلین برده شد و از خطر احتمالی در جنگ جهانی دوم جهانی محفوظ ماند. نجاران پنجره ها، درها، حایل، بالکن، طاق، میز، رحل، منبر و محراب را زیبا می ساختند و در تزئین آن کمال ظرافت را به کار می بردند که نمونه آن را در لوحی که در تکریت به دست آمده و اکنون در موزه مترپلتین نیویورک است می توان دید.
هنرورانی که به منبت کاری عاج و چوب اشتغال داشتن با هنر خود مساجد و قرآن ها و اثاث و ظروف و تصاویر را با نقش های فرورفته و برجسته تزئین می کردند. از مصنوعات آن دوران فقط یک رخ شطرنج به جا مانده که اکنون در موزه ملی فلورانس است و گوینده مربوط به شطرنجی است که هارون الرشید در قرن نهم میلادی برای شارلمانی هدیه فرستاد. فلزکاران مسلمان این هنر دقیق را از ساسانیان گرفتند و با مفرغ و برنج یا مس چراغ، جام، کوزه، سبو، قدح، طشت و منقل به شکل شیر، افعی، ابوالهول، طاووس و کبوتر ساختند و احیانا شکل های بدیعی بر آن نقش کردند که نمونه آن را بر روی چراغی که در بنگاه هنر شیکاگو هست می توان دید.
بعضی هنروران نقش فرورفته فلزات را با طلا یا نقره پر می کردند و کارهایی فلزی به شیوه دمشق می ساختند.. شمشیر دمشقی را از فولاد آب دارد می ساختند و به نقوش برجسته یا فرورفته یا خط عربی یا اشکالی که از خطوط طلا و نقره به وجود می آمد، تزئین می کردند. خلاصه سخن، فلزکاران مسلمان در این رشته به جایی رسیدند که بالاتر از آن متصور نبود.
منبع: شفاف نیوز
N1408/U0/S6,/C3/T3