۲۵۹ باب مسجد و ۱۱۲ کانون مساجد فارس به نام و یا القاب مطهر امام مهدی (عج) مزین است + زندگینامه حضرت امام مهدی (عج) و نشانه های ظهور

۲۵۹ باب مسجد در فارس و ۱۱۲ کانون فرهنگی هنری مساجد استان فارس به نام و یا القاب مطهر امام مهدی (عج) مزین هستند.
پیامبر اکرم (ص) خطاب به حضرت امیرالمومنین على (ع) مى فرمایند: «پس از من 12 امام (ع) خواهد آمد، اول آنها تو هستى اى على و آخر ایشان «قائم» همان کسى که به لطف خداى متعال بر همه شرق و غرب جهان پیروز مى شود.»، امام جواد (ع) نیز در روایتى خطاب به حضرت عبدالعظیم حسنى (ع) درباره حضرت مهدى (عج) مى فرماید: «اى ابوالقاسم! قائم (عج) ما همان مهدى است که لازم است در غیبت او انتظارش را بکشند و در هنگام ظهورش اطاعتش کنند، او سومین از فرزندان من است.»
تولد
از حضرت مهدی (عج)، به عنوان آخرین امام شیعیان جهان و منجی عالم بشریت نام برده شده است، ایشان در 15 شعبان سال 255 قمری در خانه ای در کوچه ای به نام «راضه» یا «وصافه» در شهر سامرا به دنیا آمدند، این خانه هم اکنون به حرم مطهر امامین عسکریین (ع) مبدل شده است، این محل در مرکز خلافت عباسیون قرار داشت.
ایشان فرزند امام حسن عسکری (ع) است، در برخی احادیث و منابع مکتوب شیعه مانند الکافی و کمال الدین، در کتب شیعه نام ایشان با حروف جدا و به صورت «م ح م د» آمده است، این جدانویسی به سبب احادیث متعددی است که بردن نامِ ایشان را ممنوع دانسته اند، ایشان در رابطه با نام بردن اسم اصلی ایشان در جمع فرموده اند: ملعون و مغضوب است کسی که نام اصلی مرا در جائی بیان کند، هر که نام اصلی مرا در جمع مردم بر زبان آورد، بر او لعنت و غضب خداوند است. (وسائل الشیعه: ج ۱۶، ص ۲۴۲، ح ۱۲، بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۸۴، ح ۱۳ و ۱۴)، در مورد زمان تولد ایشان ماه های دیگری هم ذکر شده اما قوی ترین و محکم ترین زمان همین نیمه شعبان سال 255 قمری است.
دشمنان اسلام می دانستند، ایشان آخرین امام هستند و تمام بساط ظلم و جور را در سراسر دنیا بر می چینیند، به همین خاطر مرتب مراقبت می کردند تا از تولد ایشان جلوگیری کنند؛
خلفای بنی عباس بنابر روایات پیامبر(ص) و ائمه اظهار (ع) میدانستند که دوازدهمین امام شیعیان، همان مهدی موعود (عج) است؛ بنابراین مراقبانی بر امام حسن عسکری (ع) و منزل آن حضرت گماردند، مورخان گفتهاند معتمد عباسی به قابلهها امر کرده بود تا وقت و بیوقت، سرزده وارد خانه سادات – به ویژه خانه امام عسکری(ع) - شوند و درون خانه را بگردند و از حال همسر او باخبر شوند و گزارش دهند، نقل شده است کنیزی به نام «ثقیل»، گویا برای حفظ جان امام زمان (عج) ادعای بارداری کرد و بازداشت شد و مدت 2 سال تحت نظر قرار گرفت تا اطمینان به عدم بارداری، وی حاصل شد و سپس او را رها کردند.
نقل مشهور از شرح ولادت امام زمان (عج)، بر اساس روایت حکیمه خاتون (س) عمه امام عسکری (ع) است، در بخشهایی از گزارش شیخ صدوق از سخنان حضرت حکیمه (س) آمده است:
«امام حسن عسکری (ع) مرا به نزد خود فراخواند و فرمود: ای عمه! امشب نزد ما باش که شب نیمه شعبان است و خدای تعالی امشب حجت خود را (که حجت او در روی زمین است) ظاهر سازد. گفتم: مادر او کیست؟ فرمود: نرجس. گفتم: فدایت شوم! اثری از حمل در او نیست. فرمود: همین است که به تو میگویم.
حکیمه (س) گوید: آمدم و چون سلام کردم و نشستم، نرجس (س) آمد، تا کفش مرا از پایم درآورد و گفت: بانوی من و بانوی خاندانم حالتان چطور است؟ گفتم: تو بانوی من و بانوی خاندان من هستی. [نرجس] از کلام من ناخرسند شد و گفت: عمه! این چه سخنی است؟ بدو گفتم: دخترم! خدای تعالی امشب به تو پسری خواهد بخشید که در دنیا و آخرت آقاست. نرجس خجالت کشید و حیا کرد. چون از نماز فارغ شدم، افطار کردم و در بستر خود خوابیدم. نیمههای شب برای ادای نماز برخاستم و آن را به جای آوردم؛ در حالی که نرجس در خواب بود و هیچ تغییری در او پدید نیامده بود. به تعقیبات نماز پرداختم و پس از آن دراز کشیدم، سپس هراسان بیدار شدم، او همچنان خواب بود. پس برخاست و نماز گزارد و خوابید.
حکیمه (س) در ادامه گوید: بیرون آمدم و در جستجوی فجر به آسمان نگریستم. دیدم فجر اول دمیده است و او در خواب است، شک بر دلم عارض شد، در این هنگام «ابومحمد» (امام عسکری (ع)) از اتاق خود صدا زد: ای عمه! شتاب مکن که آن امر، نزدیک شده است. گوید: نشستم و به قرائت سورههای «الم سجده» و «یس» پرداختم، در این میان او هراسان بیدار شد، به نزد او رفتم و گفتم: آیا چیزی احساس میکنی؟ گفت: آری ای عمه! گفتم: بر خودت مسلط باش و دلت را استوار دار، که این حالت، همان است که با تو گفتم. حکیمه (س) گوید: مرا چُرتی فراگرفت و تولد انجام یافت، پس با ندای سرورم به خود آمدم و جامه را از روی او برداشتم و او (فرزند نرجس) را دیدم که در حال سجده بود و مواضع سجودش بر زمین است. او را در آغوش گرفتم. دیدم پاک و تمیز است.
ابومحمد (ع) فرمود: ای عمه جان! فرزندم را به نزد من آور! او را نزد وی بردم، ابومحمد یک دستش را زیر کمر او و دست دیگر را زیر کتفش گذاشت به گونهای که پاهایش بر روی سینه او قرار گرفت. آن گاه زبانش را در دهان او گذاشت و دستش را بر چشم و گوش و مفاصل وی کشید، سپس فرمود: پسرم! سخن بگو، او گفت: «أشهد أن لااله الا الله وحده لاشریک له و أشهد أن محمدا رسول الله». سپس بر امیر مؤمنان و سایر امامان(ع) درود فرستاد تا آنکه بر پدرش رسید و زبان درکشید».
در روایات نیز به پنهان بودن تولد مهدی و دلیل آن اشاره شده است، امام سجاد(ع) میفرماید: «در قائم (عج) ما سنتهایی از انبیا هست... اما سنت از آدم (ع) و نوح (ع)، طول عمر است، سنت از ابراهیم (ع)، پنهانبودنِ ولادت و کنارهگیری از مردم است»، همچنین امام صادق (ع) میفرماید: «ولادت صاحب الامر بر این خلق پوشیده است تا اینکه ظهور کند؛ برای اینکه بیعت کسی بر گردنش نباشد».
امام صادق (ع) امام زمان (عج) را به ابراهیم (ع) تشبیه کرده که 120 سال عمر کرد ولی همچون جوانی 30 ساله بود، همچنین از امام حسن مجتبی (ع) نقل شده است: «خداوند عُمر نُهمین فرزند برادرم حسین (ع) را طولانی میکند، سپس با قدرت خود او را در صورت جوانی با سن کمتر از 40 سال، ظاهر میگرداند.»
ایشان با عناوینی از جمله امام مهدی (عج)، امام زمان (عج) و حجت بن الحسن (عج) شناخته می شوند، دوره امامت ایشان پس از شهادت امام حسن عسکری (ع) در سال ۲۶۰ قمری آغاز شد و هنوز هم ادامه دارد، ایشان در زمان شهادت امام حسن عسکری (ع) تنها پنج سال داشتند در آن زمان عموی ایشان که به جعفر کذاب معروف است، ادعای امامت کرد و می خواست بر پیکر مطهر امام حسن عسکری (ع) نماز اقامه کند که ایشان آمدند وی را کنار زده و فرمودند: «من مقدم تر هستم»، پس از آن در محلی که اکنون به سرداب امام زمان (عج) در سامرا است، از نظرها غایب شدند، البته بر اساس روایات ایشان در میان مردم زندگی می کنند و مردم ایشان را می بینند ولی نمی شناسند تا روزی که به امر الهی ظهور روی دهد.
دوران غیبت
ایشان 2 نوع غیبت داشتند که به غیبت «صغری» و «کبری» مشهور است، زمان غیبت «صغری» ایشان 69 سال و تا سال 329 قمری ادامه داشت و در این مدت ایشان از طریق نواب خاص که به نواب اربعه مشهور هستند، با مردم در ارتباط بودند، نخستین نائب خاص حضرت «عثمان بن سعيد عمروى» بود که در سال 265 قمری درگذشت، پس از وی «محمد بن عثمان عمروى»، «حسين بن روح نوبختى» و «على بن محمد سمرى» از نایبان خاص حضرت بودند که به ترتیب در سال های ۳۰۴، ۳۲۶ و 3۲۹ هجری قمری دارفانی را وداع گفتند،
«ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن بابویه» به نقل از «احمد بن حسن» نقل کرده است که در همان سالی که «علی بن محمد سمری» رحلت کرد، در بغداد بودم، چند روز پیش از وفات نزدش رفتم و توقیعی (دست نوشته ای از امام زمان (عج)) را به مردم نشان داد که در آن نوشته بود:
«بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی بن محمد السمری اعظم الله اجر اخوانک فیک؛ فانک میت ما بینک و بین سته ایام فاجمع امرک و لا توص الی احد فیقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعت الغیبه التامه فلا ظهور الا بعد اذن الله تعالی ذکره و ذلک بعد طول الامد و قسوه القلوب و امتلاء الارض جورا و سیاتی شیعتی من یدعی المشاهده. ( و الارتباط بالامام الغائب بعنوان النائب الخاص). الا فمن ادعی المشاهده قبل خروج السفیانی و الصیحه فهو کذاب مفتر و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم؛
به نام خداوند بخشنده مهربان
ای علی بن محمد سمری! خداوند در سوگ فقدان تو پاداشی بزرگ به برادرانت عطا کند. تو تا شش روز دیگر از دنیا خواهی رفت. کارهایت را مرتب کن و هیچ کس را به جانشینی خود مگمار. دروان غیبت کامل فرا رسیده است و من جز با اجازه خداوند متعال ظهور نخواهم کرد و ظهور من پس از گذشت مدتی طولانی و قساوت دلها و پر شدن زمین از ستم خواهد بود. افرادی نزد شیعیان من مدعی مشاهده من (ارتباط با من به عنوان نایب خاص) خواهند شد. آگاه باشید که هر کس پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی چنین ادعایی بکند، دروغگو و افترا زننده است و هیچ حرکت و نیرویی جز به خداوند عظیم نیست.»
حسن بن احمد نقل کرده است که ما توقیع شریف را نوشته و نسخه برداری کردیم و از نزد علی بن محمد سمری بیرون رفتیم و 6 روز دیگر، مجددا به حضور وی رفتیم، دیدیم وی در حال جان دادن است، در آن حال، یکی از هم نشینان از او پرسید: «وصی تو پس از وفاتت کیست؟» وی به آرامی پاسخ داد: «لله أمر هو بالغه و قضی؛ خداوند را امری است که خود آن را به بلوغ و اتمام خواهد رسانید.»، این جمله را گفت و روح از بدنش به ریاض جنان پرواز کرد.
علی بن محمد سمری، 6 روز پس از دریافت توقیع از محضر مبارک امام زمان (عج)، در نیمه شعبان سال ۳۲۹ هجرى قمرى در گذشت و در بغداد دفن شد، مدفن وى نزدیک آرامگاه عالم و محدث بزرگ ثقه الاسلام محمد بن یعقوب کلینی است، پس از درگذشت ابوالحسن علی بن محمد سمری، مرحله جدیدی در تاریخ که به دوران غیبت کبری معروف است، آغاز شد.
نواب خاص حضرت هنگام ظهور امام عصر (عج) رجعت کرده و به یاران خاص حضرت ملحق می شوند، هنگامی که ایشان ظهور می کنند و قیام ایشان فراگیر می شود بسیاری از حاکمان دنیا در برابر ایشان تسلیم شده و تواضع می کنند و برخی هم درصدد مقابله بر می آیند که شکست خورده و از بین خواهند رفت.
در زمان غیبت کبری که از سال 329 قمری آغاز شده و هنوز هم ادامه دارد، افرادی توانستند با سیر سلوک، زهد و تقوا به خدمت آن حضرت شرفیاب شوند که این افراد عبارتند از «اسماعيل بن حسن هرقلى»، «سيد محمد بن عباس جبل عاملى»، «سيد عطوه علوى حسنى»، «اميراسحاق استرآبادى»، «ابوالحسين بن ابى بغل»، «شريف عمر بن حمزه»، «ابوراجح حمامى»، «شيخ حر عاملى»، «مقدس اردبيلى»، «محمد تقى مجلسى»، «ميرزا محمد استرآبادى»، «علامه بحر العلوم»، «شيخ حسين آل رحيم»، «ابوالقاسم بن ابى جليس»، «ابو عبداللَّه كندى»، «ابو عبداللَّه جنيدى»، «محمد بن محمد كلينى»، «محمد بن ابراهيم بن مهزيار»، «محمد بن اسحاق قمى» و «محمد بن شاذان نيشابورى».
نشانه های ظهور
برای ظهور ایشان 2 نوع نشانه وجود دارد که به حتمی و غیرحتمی تقسیم می شوند، تعداد نشانه های غیرحتمی بسیار است و همه آنان که در روایات بوده، تاکنون رخ داده است و اکنون همه منتظر وقوع نشانه های حتمی هستند، در روایات نشانههایی حتمی برای ظهور برشمرده شده است که عبارتند از «خروج سفیانی»، سفیانی (لعنت الله علیه) فردی است که بر اساس روایتی از امیرالمومنین علی (ع)، وی مردی چهارشانه، آبلهرو و تکچشم است که مردم از دیدن او وحشت میکنند، گفته می شود نامش «عثمان بن عنبسه» البته اسامی دیگری هم از وی عنوان کرده اند، وی از نوادگان یزید بن معاویه (لعنت الله علیهما) است بر شام مسلط می شود و برای از بین بردن مدینه و مکه لشکر کشی می کند؛ امام رضا (ع) می فرمایند: «ظهور قائم (عج) از جانب خدا حتمی است و خروج سفیانی هم حتمی است و بدون خروج سفیانی، قائم (عج) ظهور نخواهد کرد.»، در روایتی از امام صادق (ع) هم آمده است: «خروج سفیانی حتمی و در ماه رجب است.»، امام باقر (ع) می فرمایند: «خروج سفیانی، سید یمانی و سید خراسانی در یک سال، یک ماه و یک روز واقع خواهد شد.»، سفیانی بر اساس روایات 15 ماه حکومت می کند که 9 ماه آن در جنگ و خونریزی است.
«خسف زمین بیداء»، سپاه سفیانی در منطقه ای به نام بیداء در زمین فروخواهد رفت، درباره جزئیات خسف به بیداء سخن روشنی در روایات نیامده و تنها به فرو رفتن سپاهیان سفیانی در این زمین اشاره شده است، امام باقر (ع) فرمود: «سفیانی گروهی را به مدینه روانه می کند و مهدی (عج) از آنجا به مکه می رود، خبر به فرمانده سپاه سفیانی می رسد که مهدی (عج) به سوی مکه رفته است، او لشکری به تعقیب امام (ع) می فرستد ولی او را نمی یابند تا اینکه مهدی (عج)، داخل مکه می شود، هنگامی که سپاه سفیانی وارد سرزمین بیداء میشوند منادی از آسمان ندا میکند: «ای دشت! آن قوم را نابود ساز»؛ سپس زمین، لشکر سفیانی را فرو برده و همگی به جز سه نفر از بین میروند.»، یکی از بازماندگان که در روایات با صفت «بشیر» معرفی شده است به طرف امام زمان (عج) رفته و در مکه هلاکت لشکریان سفیانی را به ایشان بشارت می دهد و شرحی از حادثه را نقل میکند.»، تعداد لشکریان سفیانی را برخی 12، 170 و یا 300 هزار نفر عنوان کرده اند، پدیده خسف پس از ظهور و قبل از قیام امام زمان (عج) اتفاق می افتد، بعضی روایات زمان این اتفاق را پس از ظهور معرفی کرده و برخی دیگر آن را پس از بیعت یاران خاص امام مهدی (عج) دانسته اند و برخی زمان این حادثه را حدود یک ماه پس از ظهور تخمین زدهاند.
«ندای (صیحه) آسمانی»: جبرئیل در آسمان ندایی سرمیدهد و همگان آن را خواهند شنید، امام باقر(ع) فرمود: «ندا دهنده ای از آسمان به نام قائم (عج) ندا میدهد و هر کس در شرق و غرب است، آن را میشنوند.»، این ندای آسمانی در ماه مبارک رمضان روی می دهد و اولین نشانه حتمی ظهور است که رخ می دهد، مضمون آن حمایت از امام زمان (عج) و بر حق بودن ایشان است، برخی روایات و اسناد شیعه می نویسند در این ندای آسمانی گفته می شود «الحق مع علی و شیعتهم، یعنی حق با علی (ع) و شیعه علی (ع) است»، فردای آن روز هنگان ظهر شیطان ندا می دهد «حق با عثمان و پیروان آنست»، این باعث تردید برخی می شود.
این ندا را که توسط جبرئیل ایجاد می شود، هر کس آن را به زبان و گویش خود خواهد شنید، روایات، بیان میکنند که این ندا از آسمان شنیده میشود، از ویژگیهای ندا یا صیحه آسمانی این است که از نزدیک و دور یکسان شنیده میشود، انسانهای خواب را بیدار کرده و همگان را به وحشت میاندازد، برای مومنان رحمت و برای کافران عذاب است و از آن پس نام حضرت مهدی(عج) بر سر زبانها میافتد.
مطابق دیدگاه بیشتر عالمان، صیحه آسمانی در ماه رمضان سال قبل از ظهور اتفاق خواهد افتاد. دلیل این گروه روایتی از امام باقر(ع) است که فرمود: آن صیحه جز در ماه رمضان بر نخواهد خاست؛... نداکنندهای از آسمان به نام حضرت قائم (عج) ندا سر میدهد و هر که در مشرق و مغرب است، آن را می شنود.»
«قیام یمانی» که به آن «قیام قَحْطانی» هم می گویند، در آخرالزمان فردی از اهالی یمن قیام میکند و مردم را به سوی امام مهدی(ع) دعوت میکند، بنابر گزارش روایات، قیام او با خروج سفیانی و قیام سید خراسانی همزمان خواهد شد.
«قتل نفس زکیه» فردی از نسل امام حسین (ع) در کنار کعبه در حال دعوت به سوی امام زمان کشته میشود، وی، محمد بن الحسن نام داد که به دلیل زهد و عبادت، در روایات به او لقب «نفس زکیه» داده شده است، کشته شدن نفس زکیه پیش از ظهور و 15 روز قبل از قیام امام زمان (عج) خواهد بود، «شیخ صدوق (ره)» با ذکر سند از امام صادق (ع) نقل کرده است: «بین قیام قائم آل محمد (عج) و کشتن نفس زکیه تنها پانزده شب فاصله خواهد بود.»، امام باقر(ع) می فرمایند: «نفس زکیه در مسجد الحرام بین رکن و مقام ابراهیم کشته خواهد شد.»
برخی خروج دجال، فردی که یک چشم در میانه پیشانی دارد و ادعای نبوت سپس ادعای الوهیت می کند را هم جزیی از نشانه از ظهور و برخی از نشانه های قیامت عنوان کرده اند.
منبع: شبستان
N12223/U44/S1,2,/C40/T2