مسجد، تجلی پیوند معماری و تمدن اسلامی است

یک محقق حوزه معماری گفت: مسجد در معماری ما میدرخشد چراکه نه تنها یک عبادتگاه بلکه محل اجتماع، دارالحکومه و دارالقضاوه نیز بوده است. همه اینها در مسجد جمع و کالبدی برای خلق معماری میشود.
گروه مسجد و کانون های مسجد به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای اندیشه، پنجمین قسمت از «رستاخیز واژهها»، با موضوع خدمات متقابل معماری با فرهنگ و هویت اسلامی در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
در این نشست، مهدی حمزهنژاد استادیار دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت و سیدرضا شهرستانی محقق حوزه معماری حضور داشتند و درباره ابعاد مختلف معماری و ارتباط آن با اسلام صحبت کردند.
حمزهنژاد با اشاره به اهمیت موضوع مورد بحث گفت: با موضوع مهمی روبهرو هستیم که بارها مورد بازنگری قرار گرفته است. اینکه دین اسلام چه تعاملی با هنر و به ویژه معماری داشته و آن چیزی که به نام معماری اسلامی نامیده میشود تا چه اندازه بازتاب اسلام است؟
وی با اشاره به تاریخچه هنر معماری و ارتباط آن با دین اسلام گفت: اسلام در یونان زاییده نشد ، یونان مهد فلسفه و مجسمه بودجه و معماری مکتبدار داشت. اسلام در عربستان زاییده شد ، در منطقه ای که هیچ چیز اما شعر و ادبیات فخر نداشت. دقیق داشته باشید که عربی زبان غنی است و اسلام در جایی زاده شد که زبانی قدرتمند داشت. در نقطه مقابل ، پارسی در اندازه عربی قدرتمند نبود چرا که اشعار عربی داریم اما از ایران باستان تنها گلبانگهای پهلوی (مغانی) باقی مانده است. اگر اعراب به زبان و شعر معروف بودند ، ایرانیان به معماری مشهور بودند. البته یونانیان نیز معماری مکتبدار دقت کرده است.
استاد دانشگاه علم و صنعت گفت: در چنین شرایطی ، بعضی اوقات متفکرین اسلام را در معرض نسبتی قرار می دهند ، چرا که رنگ و بوی معماری در زادگاه دیده نمی شود. حتی در صورت استفاده از آن استفاده می شود اسلام تمایلی را به زیبایی و محیط لطیف می کند و بسیار ساده است. با چنین تفکری شبهه ایجاد می کند که آیا پیغمبر محراب داشت؟ این که پیغمبر چگونه با معماری برخورد کرد بحث است که به راحتی نمی توان پاسخ داد. با این شرایط فعلی دقت کرده اید که پیغمبر هم شعر و هم زیبایی را تقسیم کرده و قرآن را به سجع و زیبایی داده است. بارها در قرآن بیان زیبا را دیده است که نشان می دهد زیبایی در این کتاب آسمانی است.
حمزهنژاد درباره تأثیر اسلام بر هنر گفت: اسلام آمد تا انقلاب عقلی و روحانی بکند. طبعا این انقلاب دارای جنبه هنری و علمی است. اگر امام باقر انقلابیکننده علمی است باید انقلابیگر هنری باشد که در اسلام داشته باشد. هنرمندان ، معماران و شاعران اسلامی نوعی انقلاب کردند. آنها با روح اسلام یکی شدند و زیستند و سپس هنر را در آن ساخت ساختند. محصول چنین اتفاقی را لازم هنر اسلامی نامید.
سیدرضا شهرستانی دیگر سخنران این جلسه بود. او مسجد را تجلیبخش معماری دانست و گفت: اگر بخواهید به شبهه کنترل کنید که وجود دارد ، یعنی بدون ارتباط با اسلام و هنر ، پاسخ بدهد باید چندین مسجد را بزنید. مسجد در معماری ما استفاده می کند چراکه فقط یک عبادتگاه در صورت محل اجتماع ، دارالحکومه و دارالقضاوه نیز بوده است. همه اینها در مسجد جمع شده و کالبدی برای خلق معماری است که دارای خاصیت خاص است و تا امروز ادامه دارد. آقای دکتر حمزه'نژاد به قرآن اشاره کرد. معتقدم که نمی توان قرآن را خلق هنری ندانست.
وی با اشاره به خدمات متقابل اسلام و معماری گفتگو: در پاسخ به این سوال که اسلام چه چیزی را برای معماری آورده است ، باید در دو سطح پاسخ بدهم. سطح اول نگاه کلی اسلام به حوزه های زیستی است. اسلام آمیزه از حقایق بیصورت ، اعتقادات ، احکام ، اخلاق و ... است. چنین اسلامی بزرگترین خدمت را به شهرها می کند چرا که جنبه توسعه شهرها و مدیتیت را با پوشش جنبه های گوناگون در دل خود دارد. اسلام در عین اینکه مسجد و مدرسه دارد ، بازار را به رسمیت دعوت کرده و برای خانه حریم خصوصی قید است. استفاده از نظام اجتماعی اسلامی به ما کمک کرده است که در شهرها دانهبندی متناسب است و متعلق به آن است. شهری که برمبنای آموزه های اسلام و زیست مومنانه بنا شده است ، از تعادل و تعالی در صورت استفاده از برق برتر است. این موضوع را در شهرسازی امروزمان نمی توانیم. در یک کلام معتقدم که اسلام تعادل و دانهبندی را به زیست شهری داد داد. در سطح دوم پاسخ به این سوال نیز باید به گسترده اسلام در جهان اشاره کنم
منبع: شبستان
N12065/U44/S1,2,/C8/T2