حکایت ساخت مسجد با روزی 2 تومان حقوق کارگری
مرحوم اکبر کرمی با کنار گذاشتن نصف حقوق کارگری خود بانی ساخت مسجد قمر بنیهاشم در روستای ده شفیع رفسنجان شد.
به گزارش مسجدنیوز، روستای حسینآباد دهشفیع معروف به «دهشفیع» از توابع بخش مرکزی شهرستان رفسنجان است.
معمولا برای ساخت مسجد و سایر اماکن مقدس و عامالمنفعه افرادی که پولدار هستند، پیشقدم میشوند و با هزینه کردن مقداری از سرمایه خود اقدام به آن کار خیر میکنند.
مطلع شدم پیرمردی حقوق کارگری خود را برای ساخت مسجد کنار گذاشته و مسجدی بنا کرده و از آن روز سالها میگذرد، کولهبار سفر بستم و به سمت این روستا که مسیرش از سمت قاسمآباد حاجی بود، عزیمت کردم تا بیشتر با او آشنا شوم.
جادهای آرام اما باریک و بدون شانه خاکی، کمی آنطرفتر به سقاخانهای رسیدم که بسیار زیبا بنا شده است، آبی نوشیدم و به یاد لبهای تشنه قمر بنیهاشم به راه خود ادامه دادم، پیچی تند حرکت خودرو را تغییر مسیر میدهد و از دور روستایی به چشم میخورد.
ابتدای روستا سمت چپ سقاخانه دیگری با زیبایی دوچندان نسبت به سقاخانه قبل چشمها را مینوازد، خیابان ابوالفضل (ع) همان جایی که دنبال آن بودم تا در مورد کسی جویا شوم که 53 سال پیش دو تومان از چهار تومان حقوقش را برای ساخت مسجد کنار میگذاشت تا کمکی برای مردم روستا باشد.
کمی جلوتر بنّاها مشغول کار بودند، سری به مسجد زدم و عکسهایی از دور گرفتم، گویا مسجد را بازسازی میکردند، در مجاورت این مسجد ساختمان خشتی قدیمی بود و چند درخت سرسبز و جوی آب، منزل فرزند حاجاکبر همان پیرمرد گزارشم را پرسیدم و سراغ او رفتم.
کوچهای بنبست و خانهای قدیمی، اما با صفا، درب باز بود، پیرمردی نورانی و خوشسیما به سمت درب آمد و خوشآمد گفت او حاج مهدی فرزند مرحوم حاج اکبر کرمی بود.
چند لحظه بعد همسر او نیز آمد و با تعارف آها داخل منزل شدم، صفا و معنویتی خاص در این منزل بود، گویا زن خانه مشغول خانهتکانی بود، چند قاب عکس روی زمین بود از دستمالی که کنار آها بود متوجه شدم، گردگیری میکرد، عکسها، عکس شهدایی بودند که فامیل نزدیک این خانواده بودند و یکی از آنها شهید گمنام بود.
حاج مهدی باب سخن را گشود و از نیت خیر پدر مرحومش گفت و با بیان اینکه سال 41 روستای ما 10 خانوار ساکن داشت و همیشه هفتهخوانی در روستا برگزار میشد، تصریح کرد: هر هفته روحانی روستا در منزل یکی از روستاییان هفتهخوانی را انجام میداد و چون کار به سختی انجام میشد، پدرم تصمیم گرفت، مسجدی در روستا بنا کند.
وی اظهار داشت: آنروز حقوق پدرم چهار تومان بود که دو تومان از آن را برای ساخت مسجد کنار میگذاشت و با اُستا یحیی قرارداد بست و کار ساخت مسجد آغاز شد.
توسعه مسجد قمر بنیهاشم (ع) از 150 متر به 600 متر
کرمی بیان داشت: مسجد اولیه در 150 متر زیربنا با خشت و گل ساخته شد و سرانجام سال 43 مردم مراسم خود را در آن میگرفتند و باری از دوش اهالی روستا برداشته شد.
فرزند مرحوم کرمی عنوان کرد: به دلیل خشت و گلی بودن و فرسوده شدن مسجد آن را سال 82 بازسازی کردیم و با آجر و آهن ساختیم.
وی ادامه داد: با رشد جمعیت روستا تصمیم بر توسعه مسجد گرفتیم و یکی از خیران روستا قطعه زمینی به مسجد اهدا کرد و آن را به زمین مسجد اضافه کردیم و اکنون با 600 متر زیربنا در حال ساخت است و به یاری خدا تا ماه محرم آماده میشود.
حاج مهدی گفت: ساختمان قبلی که با آجر و آهن بنا شده بود، اکنون به عنوان آشپزخانه استفاده میشود و فضای مسجد به قدری بزرگ شده است که مردم به راحتی میتوانند در مراسمات مختلف در آن حضور داشته باشند.
همراه با حاج مهدی و نوهاش سری به مسجد زدم زیلوهایی که از آن سالهای دور در مسجد بودند و فقط چند زخم بر تن خود داشتند، هنوز در کنار فرشهای مسجد خودنمایی میکرد.
حاج اکبر دیگر در روستا نبود و چند سالی میشد دنیا را ترک و به لقا پروردگارش رفته بود، اما امروز فرزندان و نوههایش کار با ارزش پدربزرگشان را ادامه داده بودند و از محصول پسته خود مقداری وقف این مسجد کردهاند تا برای مصارف مختلف بهکار گرفته شود.
حاج مهدی در بین صحبتهای خود به احداث سقاخانهای هم اشاره کرد که پدرش ساخته بود و این همان سقاخانه زیبایی بود که از آن ابتدای گزارش سخن به میان آمد و ابتدای همین خیابان ابوالفضل (ع) قرار داشت.
فرزندان و نوههای مرحوم کرمی کار معنوی که پدر بزرگشان انجام داده بود را ادامه دادند و آن را به بهترین شکل و با کیفیت بسیار خوب و با دل و جان تکمیل کردند و این رشته هنوز سر دراز دارد.
اما امروز مردم روستا چه میخواهند، روستا توسعه یافته و جمعیت آن بالا رفته است، مسجد دیگری در قلب روستا ایجاد شده تا کسانی که از مسجد قمر بنیهاشم (ع) که حاج اکبر بنا کرده دور هستند، بتوانند از آن استفاده کنند.
یک روستا با دو مسجد اما بدون امام جماعت
یکی از اهالی روستا در گفتوگو با خبرنگار فارس اظهار داشت: ماه رمضان و ماه محرم و دهه آخر صفر یک روحانی به روستا میآید، مردم روستا علاقه شدیدی به نماز جماعت دارند و دلشان میخواهد نماز جماعت هر سه وعده طی سال برگزار شود، اما بجز ماه رمضان، محرم و صفر بقیه روزهای سال روحانی نداریم.
اهالی روستای دهشفیع خواستار اعزام روحانی برای تمام روزهای سال به روستایشان بودند و این خواسته به حق و به جا است.
ضرورت همکاری مردم برای مخارج مالی اعزام روحانی دائم
حجتالاسلام سیدمحمود حسینی مدیر تبلیغات اسلامی رفسنجان در این زمینه در گفتوگو با خبرنگار فارس اظهار داشت: سهمیه روستاها از سوی اداره تبلیغات برای تامین روحانی تکمیل است و فقط برای ماه رمضان، محرم و صفر میتوانیم روحانی اعزام کنیم.
وی تصریح کرد: چنانچه مردم روستا بخواهند روحانی طی سال در روستایشان باشد، باید خودشان همکاری کنند و مخارج مالی این امر را تامین کنند.
مدیر تبلیغات اسلامی رفسنجان تاکید کرد: اگر خانه عالم در روستا با هزینه خودیاری ایجاد شود و مردم هزینههای آن را بپردازند، روحانی دائم اعزام میشود.
مشکل کمآبی روستای دهشفیع
علی سلطانی دهیار روستای دهشفیع در گفتوگو با خبرنگار فارس با بیان اینکه این روستا از امنیت خوبی برخوردار است و بیشتر اهالی روستا با یکدیگر خویشاوند هستند، اظهار داشت: جوانان روستای دهشفیع اهل مسجد و نماز جمعه هستند.
وی بیان داشت: این روستا پایگاه فعالی دارد و همه جوانان حتی بانوان عضو پایگاه هستند و برای خود پایگاهی جدا دارند.
سلطانی افزود: جلسات قرآن، شرکت در مانورها، فعالیتهای فرهنگی و ورزشی و مذهبی در بین جوانان روستا پر رنگ است و کلاسهای قرآن به طور منظم در روستا برگزار میشود.
دهیار ده شفیع در ادامه به مشکلات روستا اشارهای هم داشت و کم آبی را مهمترین مشکل عنوان کرد و افزود: روزانه حدود پنچ تا شش ساعت آب در شیرهای منازل وجود دارد و همه روستاییان آب مصرفی خود را با ذخیره در منبع تامین میکنند.
وی خاطرنشان کرد: بعضی جاهای روستا که ارتفاع بالاتر است، آب به سختی تامین میشود.
دهیار روستای دهشفیع در زمینه آسفالت معابر و کوچهها کمبود بودجه را مطرح کرد و گفت: وسعت روستا زیاد و بودجه کم است با ایجاد سالن ورزشی روستا بودجه آسفالت کم شد و امیدواریم بتوانیم اعتبار لازم برای آسفالت کوچهها دریافت کنیم.
وی یادآور شد: موضوع تامین مخارج مالی برای اعزام روحانی طی سال با اهالی روستا در میان گذاشته میشود.
کار بزرگ حاجاکبر کرمی که خود روزی از جوانان روستا بود و تصمیم به ساخت مسجد گرفت، نشان میدهد روستای حسینآباد دهشفیع پیش از انقلاب جوانانی مومن واهل نماز داشته و این نسلی که امروز از اهل جمعه و جماعات بودنشان گفته شد رهروان همان پیرمرد حکایت ما هستند که این چنین دغدغه داشتن روحانی دارند.
به امید روزی که در این روستا و هیچ روستای دیگری کمبود روحانی احساس نشود و مردم همیشه به فکر آخرت و معنویات خود باشند و برای پرورش نسل جوان بیشتر و بیشتر به قرآن و مسجد و جماعت روی آورند.
مسئولان هم کمک کنند و باری از دوش اهالی این روستا بردارند و حداقل روحانی برای آنها اعزام کنند.
---------------------------
گزارش از: زهرا بمینژاد
تاریخ خبر: 4مرداد94
منبع: فارس
N1009/U0/S3,/C17/T1