کتاب راسته مسجدی ها
معرفی کتاب
" راسته مسجدی ها " خاطراتی از زندگی شهید حیدریان سرابی
کتاب موجود به تالیف محمد تقی عزیزیان از انتشارات فاتحان منتشر شده است.
غلامرضا حیدریان سرابی؛ چهارم مرداد ۱۳۴۱ ، در خرم آباد به دنیا آمد، پدرش اسماعیل و مادرش مهرانگیز نام داشت.او تا سوم متوسطه درس خواند و مسؤول روابط عمومی نهضت سوادآموزی بود.
حاصل ازدواج کرد وی دو دختر بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و سرانجام سیزدهم تیر ۱۳۶۷ در سردشت توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید. پیکرش مدت ها در منطقه برجا ماند. وی را پس از تفحص در بهشت رضای زادگاهش به خاک سپردند. برادرش علیرضا نیز شهید شده است.
کتاب به حاضر خاطراتی از این شهید بزرگوار پرداخته است.
در بخشی از کتاب می خوانیم :
"خورشید از لابه لای شاخ و برگ درختان کنار پیاده رو نور طلایی اش را پاشیده بود به کف آسفالت خیابان. یک حجره بعد از نبش محوطه-در گوش هی راست بازار- قهوه خانه ی علی چه بود. درختی تنومند که پیاده رو را پرکرده بود، قهوه خانه ی علی چه را می پوشاند.
لاشه ی گوسفندی از درخت آویزان بود که مثل لاشه های قبلی تا دم غروب چیزی از آن نمی ماند. دود و دَم کباب، حجره های بازار را برداشته بود. تخت چوبی درست زیر سایه ی درخت بود. چندنفری دور یک سینی نشسته بودند و لقمه می گرفتند. پیرمردی نحیف، ولی قبراق، شریک علی چه بود و شاگرد زبلی داشت که معروف بود به شر. بالای سر سیخ های کباب ایستاده بود. چند تا بادبزن می زد. عرق های شقیقه و پیشانی اش را با لنگ دور گردنش پاک می کرد. زیر لب ترانه ای لری زمزمه می کرد و بادبزن را تکان می داد. صدای ترانه از گرام قهوه خانه- گوشه چپ روبه رو- زمزمه های شاگرد علی چه را محو می کرد. دهانه ی شیپوری گرام، رو به محوطه بود. صدای ترانه تا چند کوچه آن طرف تر می رسید."
نویسنده: محمد تقی عزیزیان
ناشر : فاتحان
منبع: مسجد نیوز
N12455/U44/S/C0/T7